توکتاب خانم ماه نوشته بعد تولد بچه،حاجی طلا میخرید

سر عمار که بعدشهادت حاحی بدنیا اومد،چندوقت بعد یکی اومد درخونمون،گقت حاجی یه چیزی سفارش داده ،پولشم داده اما نیومده بگیره

خانومش تا جعبه رو بازمیکنه میبینه گردنبند زرافشان ه