تسبیح از دستش جدا نمی شد. یک قرآن کوچک قدیمی همراهش بود که بیشتر وقت ها یا در حال قرآن خواندن بود، یا نماز و ذکر گفتن. گاهی هم بی مقدمه سجده می کرد که هیچ وقت دلیل این کارش را نفهمیدم.

ازکتاب ام علا