یس مریض شده،کروپ

زهره دیشب بردش بیمارستان و بعد ترخیص شد

میگه از خستگی خوابم برد،صبح بیدار شدم دیدم یس بلند شده خونه رو بهم ریخته

سیمین میگه دعا کن همیشه خونه رو بهم بریزه،این یعنی بچه خوبه